سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























 گفتم: آرى، کلامى شیرین.
گفت: چیزى از آن را برای من بخوان، سوره والذاریات را خواندم تا به این آیه رسیدم:


«وَفِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ(1)؛ و روزى شما و آنچه که به شما وعده داده شده در عالم بالاست.»

 
گفت: این کلام خدا و سخن او است؟ گفتم: آرى، سخن اوست که به بنده‎اش محمد(صلى الله علیه و آله) نازل کرده است.

 
پس از این حرف‎ها گویى آتشى از غیب به وجود او انداختند، سوزى در وى پدید آمد، دردى شگفت‎آور از درونش سر زد، نیزه و شمشیر را به زمین انداخت، شتر را قربانى کرد و به تهیدستان داد، لباس ستم از تن خارج کرد و

گفت: ترى یقبل من لم یخدمه فى شبابه . 

اصمعى! آیا کسى که در جوانى به عبادت و طاعت نگذرانده، قبول درگاه می‎شود؟


گفتم: اگر نمى‎پذیرفتند چرا پیامبران را مبعوث به رسالت کردند؟ رسالت انبیا براى این است که فرارى را باز گردانند و قهر کرده را آشتى دهند .

 گفت: اصمعى این درد زده را دارویى بده، و خسته معصیت را مرهمى بنه .

 دنباله آیات خوانده شده را شروع کردم:


«فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَالاَْرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ(2)؛

پس به خداى آسمان و زمین قسم که وعده خدا حق است همانند سخنى که با یکدیگر دارید .»

چون آیه را قرائت کردم چند بار خود را به زمین زده و نعره کشید، و همچون واله‎اى سرگردان و حیران، رو به بیابان نهاد .

 

 

 دیگر او را ندیدم تا در طواف خانه خدا، که دست به پرده کعبه داشت و مى‎گفت:

 

مانند من کیست که تو خداى منى، مانند من کیست که تو پروردگار منى؟

به او گفتم: با این کلام و حالى که دارى مردم را از طواف باز داشته‎اى. گفت: اى اصمعى! خانه خانه او و بنده بنده او، بگذار تا براى او نازى کنم،

من مثلى و أنت ربّى، من مثلى و أنت ربّى؟

 

 

سپس دو خط شعر خواند که مضمونش این است:


اى شب بیداران ! چه نیکو هستید، پدرم فداى شما باد چه زیبا هستید،

 درِ خانه آقاى خود را بزنید، به یقین در به روى شما باز مى‎شود .


سپس در میان جمعیت پنهان شد، جستجو کردم اما او را نیافتم،

حیرت زده و مدهوش ماندم، طاقتم از دست رفت، برایم جز گریه و ناله چیزی نماند.(3)

 


 
پی‎نوشت‎ها:
1- ذاریات : 22 .
2- ذاریات : 33 .
3-  تفسیر کشف الاسرار : 9 / 319 .
برگرفته از کتاب عبرت آموز، حجة الاسلام حسین انصاریان.

 

 

 


نوشته شده در سه شنبه 90/3/24ساعت 9:56 عصر توسط شوق یار نظرات ( ) |


Design By : Pichak